••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

رومن و جین؛ از زندگی سرشار، به مرگ آغشته

 رومن کاسیو ـ که بعد‌ها نام «گاری» (واژه‌ای روسی به معنای آتش) را برای خود برمی‌گزیند و به «رومن گاری» مشهور می‌شود در هشتم ماه می ۱۹۱۴ در شهر مسکو از مادری اهل لیتوانی و پدری روسی به دنیا آمد.

 
رومن و جین؛ از زندگی سرشار، به مرگ آغشته
 
رومن به همراه مادرش «نینا بوریسوفسکایا» زنی از خانواده‌ای نیمه‌اشرافی که در «تئاتر فرانسوی مسکو» بازیگر بود در سال ۱۹۱۷ بلافاصله بعد از سقوط تزار به ویلنو مرکز لیتوانی و سپس در سال ۱۹۲۲ به ورشو رفت و سرانجام در سال ۱۹۲۷ به فرانسه مهاجرت کردند.
 
در پاریس درس حقوق خواند و در سال ۱۹۳۷ برای خدمت سربازی در نیروی هوایی فرانسه نام نوشت و پس از مدتی در مدرسۀ هواپیمایی، مربی تیراندازی شد.
 
در سال ۱۹۴۰ زمانی که فرانسه در اشغال آلمان نازی بود، به «فرانسۀ آزاد» پیوست و همره ژنرال دوگل و آندره مالرو، علیه فاشیسم جنگید. تا سال ۱۹۴۴، با درجۀ سروانی در گردان هوایی لورن، در نبرد‌های آفریقا و حبشه و لیبی شرکت کرد. نشان‌های «صلیب آزادی» و «صلیب جنگ» و لقب «شوالیه لژیون دونور» را در همین دوران به دست آورد. در همین سال‌ها بود 
که با اولین رمانش «تربیت اروپایی» توانست جایزه منتقدان فرانسه را به خود اختصاص دهد.
 
رومن و جین؛ از زندگی سرشار، به مرگ آغشته
 
در سال ۱۹۴۵، رومن گاری با درجۀ سرگردی، ارتش فرانسه را ترک می‌کند. جنگ جهانی دوم به پایان رسیده، فاشیسم هیتلری از میدان بیرون رانده شده و فرانسه بر سرنوشت خویش حاکم گشته است.
 
نویسنده و مبارز جوان رایزن سفارت فرانسه در صوفیه و برن می‌شود. سال‌های ۱۹۵۲ تا ۱۹۶۱، سخنگوی دولت فرانسه در سازمان ملل متحد و کاردار سفارت فرانسه در بولیوی و سرکنسول سفارت در لس‌آنجلس است.
 
۱۹۶۱ سالی است که از فعالیت‌های رسمی سیاسی کناره می‌جوید و شش سال از سوی نشریات آمریکا به دور دنیا سفر می‌کند و برایشان مقاله می‌نویسد. با «ریشه‌های آسمان» جایزه مهم گنکور را از آن خود کرد.
 
رومن و جین؛ از زندگی سرشار، به مرگ آغشته
 
در سال ۱۹۶۲ گاری در دوران سکونت در آمریکا از همسر انگلیسی‌اش- نویسنده‌ای به نام لسلی بلانش- جدا شد و  با ملکه موج نوی سینمای فرانسه، جین سیبرگ که ۲۴ سال از او جوان‌تر بود، ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، تنها فرزند رومن گاری یعنی الکساندر دیه‌گو بود.
 
گاری داستان این زندگی مشترک را در کتاب «سگ سفید» نوشته است. رومن گاری در «سگِ سفید»، خود راویِ داستان است. در کنار همسرش جین سیبرگ که همراه با سیاهان و به نفعِ ایشان مبارزه می‌کند و همزمان مشغولِ بازی در یک فیلم است. هرچند کلامش سرشار از همدردی با سیاهان است، امّا‌گاه بر آنان نیز می‌تازد و به طرح مسائل خصوصی خویش با همسرش می‌پردازد؛ مسائلی که به‌خوبی پیداست بعد‌ها به جدایی آن دو از همدیگر خواهد انجامید. رومن گاری، درباره جین گفته بود: «شوهر جین سیبرگ بودن یک کار تمام وقت است» آن‌ها پس از هفت سال از هم جدا شدند.
 
رومن و جین؛ از زندگی سرشار، به مرگ آغشته
 
رومن گاری دو فیلم به نام‌های «پرندگان می‌روند در پرو می‌میرند» (۱۹۶۸) و «بُکس» (۱۹۷۲) ساخته است.
 
او وقتی دید که منتقدان و خوانندگان آثارش، او را تمام شده می‌پندارند و خودش هم هوس تجربه‌های تازه به سرش زده، با نام مستعار «امیل آزار» شروع به نوشتن کرد و در حالی که قانون جایزه گنکور این است که هر نویسنده فقط یک بار به کسب آن نایل شود، برای دومین بار هم توانست برای رمان «زندگی در پیش رو» این جایزه را تصاحب کند.
 
در ۳۰ اوت ۱۹۷۹ جسد جین در ماشینش پیدا شد. درون ماشین یک یادداشت یک خطی بود با این عنوان که: «مرا ببخش دیگر نمی‌توانم با فشار‌های عصبی ام زندگی کنم.»
 
رومن گاری در دوم دسامبر ۱۹۸۰ یکسال پس خودکشی همسرش جین سیبرگ، خودش را به ضرب گلوله تپانچه و مثل نویسنده مورد علاقه اش «ارنست میلر همینگوی» از بین برد و از نفس افتاد. وی در کتاب «شب آرام خواهد بود»نوشت: «بخاطر همسرم نبود دیگر کاری نداشتم.»
+ نوشته شده در یک شنبه 16 آذر 1399برچسب:رومن کاسیو,رومن گاری,جین کاسیو,روس,فرانسه,موج نو, ساعت 13:35 توسط آزاده یاسینی